این داستان حول محور شخصیت دختربچه ای به نام باهار می گذرد. باهار همان جور که کنار گربه خوابالوها سطل آشغال را جستجو می کرد، یک جعبه چوبی پیدا کرد که رویش نوشته شده بود: چهارشنبه های خوشبختی. او بعد از پیدا کردن جعبه، روی زمین نشست و کیسه قوطی های خالی نوشابه را کنار پاهایش گذاشت و از گربه خوابالوها پرسید: ببینم پشمالوها! شماها می دونید امروز چند شنبه ست؟…